معنی (krab=) پوست درخت، بارکاس، کرجی, معنی (مقشد=) پوست درخت، بارکاس، کرجی, معنی (krab=) /msت bcoت، fاclاs، lc[d, معنی اصطلاح (krab=) پوست درخت، بارکاس، کرجی, معادل (krab=) پوست درخت، بارکاس، کرجی, (krab=) پوست درخت، بارکاس، کرجی چی میشه؟, (krab=) پوست درخت، بارکاس، کرجی یعنی چی؟, (krab=) پوست درخت، بارکاس، کرجی synonym, (krab=) پوست درخت، بارکاس، کرجی definition,